گزارش ایرادسخنرانی دکتر عباداله رستمی درتحلیف کارآموزان وکالت ورودی۹۸


دکتر رستمی
رئیس کمیسیون کارآموزی شماره ۳

“عدالت است که در نهایت پس از ظلم و ستم طولانی بر جا می‌ماند.”

به گزارش روابط عمومی کانون وکلای دادگستری گیلان، مراسم تحلیف کارآموزان ورودی ۱۳۹۸ در ۲۷ تیرماه ۱۴۰۱ برگزار گردید.دکتر عباداله رستمی ریاست محترم کمیسیون شماره سه کارآموزی ضمن سلام خدمت حضار و کارآموزان و بزرگواران در سالن، سخنان خود را با این بیت از فردوسی آغاز کرد:
به نیکی گرای و به نیکی بکوش / به ره نیک و بد تن به دارا نیوش
و در ادامه خاطر نشان ساخت که این شعر، وصف الحال ماست. ایشان سپس شعری از حافظ قرائت کرد که بسیار هم‌سو با فضای تحلیف بود:
ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت /  وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت
در شگفتم که در این مدتِ ایامِ فراق /  برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت
برسان بندگیِ دختر رَز، گو به درآی / که دَمُ و همت ما کرد ز بند آزادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست / جای غم باد، مَر آن دل، که نخواهد شادت
نمی‌خواهند استقلال را ببینند، استقلال یک وکیل را در دفاع از موکل ببینند.
شکر ایزد که ز تاراجِ خزان رخنه نیافت / بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآورد / طالع نامور و دولت مادرزادت
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح /  ور نه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت
به گزارش روابط عمومی کانون وکلای دادگستری گیلان ،دکتر رستمی در ادامه با اشاره به این مصرع دهخدا که «یاد آر، ز شمع مرده یاد آر»، از مرحوم قدرت اله کاظمی تکلیمی، کارآموز محترم کمیسیون شماره ۳ یاد کرد و این فقدان را به خانواده ایشان تسلیت گفت. وی در اثنای همین دوران و با پایان دادن به کارآموزی به لحاظ عذر پزشکی با معافیت از شرکت در اختبار اخیر، قرار بود در آزمون اختبار آینده شرکت نمایند.
ایشان در ادامه صحبت‌های خود ضمن تشکر از اعضای کمیسیون‌ها و قدردانی از وکلای سرپرست کارآموزان، به همت اعضای هیأت مدیره کانون و کارکنان در برپایی این مراسم اشاره و قدردانی کرده و افزود: استاد سخن سعدی سروده‌اند:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی / چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت / حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگر نه مرغ باشد / که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی  / که فرشته ره ندارد به مکان آدمیت
اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد /  همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند /  بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت / به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم / هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت
و در توضیح این ابیات درآمد که «تمام فضائل و دوری از رذائل اخلاقی را که خواستم برای یک وکیل در برخورد با دنیا بیان کنم، در این اشعار رسا نهفته بود.»
ایشان در خاتمه صحبت‌هایشان و در ادامه موضوع لباس و جان و روان در اشعار خوانده‌شده، در بیان لباس فاخر بر تن دوستان و نیز خود، این چنین به توصیف ردای وکالت پرداختند: «رنگ مشکی، یعنی تسلیم شدن در برابر حق و اقتدار و عدالت و اعتراض به ستم. جیب نداشتن ردای وکالت، برای آنکه وکالت کسب و کار نیست. رنگ سفید در بالای ردا، ]یعنی[ علی‌رغم ظلم و ستم، عدالت و حقیت سربلند بیرون خواهد آمد. شال بلند مشکی، که یعنی هرچقدر ستم طولانی شود، وکیل در برابر آن می‌ایستد. نشان سفید در انتهای شال در جلوی ردا: عدالت است که در نهایت پس از ظلم و ستم طولانی بر جا می‌ماند و نشان سفید در انتهای شال در پشت ردا هم یعنی که هرچند ستم از وکیل مخفی می‌ماند، باز با اعاده دادرسی حق را احیا می‌کند. زیبنده باد بر شما این ردا و این حرفه. به جامعه وکالت خوش آمدید.
روابط عمومی کانون وکلای دادگستری گیلان

خدمات الکترونیک