علیرضا امانی، رییس کانون وکلای دادگستری گیلان:
استقلال حرفۀ وکالت باید آزاد و مستقل از نفوذ و دخالت خارجی باشد
به گزارش روابط عمومی کانون وکلای دادگستری گیلان، در مراسم پاسداشت هفتادمین سالروز بزرگداشت استقلال کانون وکلای دادگستری و در ابتدای مراسم، آقای علیرضا امانی رییس کانون وکلای دادگستری گیلان سخنان خود را اینطور آغاز کرد:
بیش از هر چیز مایلم خرسندی خود را از انتخابات گذشته ابراز کنم. مشارکت پرشمار وکلاء که با انتقادات صریح و ابراز نظر همراه بود بر بالندگی ما و جامعۀ صنفی ما خواهد افزود. همچنین از انتخاب و اعتماد همۀ دوستان و اعضای محترم هیأتمدیره نیز سپاسگزارم.
سخنان امروز من به دو بخش تقسیم میشود. اول در خصوص نهاد وکالت در قامت یک صنف سخن خواهم گفت و سپس دربارۀ عنوان پرتکرار استقلال، نکاتی را مطرح میکنم که شاید شنیدن آن خالی از لطف نباشد.
ایشان در ادامه خاطر نشان ساخت: «نهاد وکالت پیش از هرچیز یک نهاد صنفی مستقل است. در انتخابات هم دیدیم که دوستان تذکر میدهند که برای مراقبت از این نهاد، در گام نخست، رسیدگی به امور صنفی ضرورت دارد. زمانی که خود را در بدنوارۀ یک صنف معرفی میکنیم، یعنی میپذیریم که نهاد ما وظایفی در برابر شغل و کسبوکار اعضای خود دارد. این تکالیف طیف وسیعی را در بر میگیرد و میتوان مرزهای آن را از تهیّۀ امکانات رفاهی تا تدوین مرامنامه و کدهای اخلاقی تعریف کرد. در این خصوص، ما، به عنوان یک نهادخودگردان وظیفه داریم تا بکوشیم که بیشترین منفعت را برای اعضای خود فراهم آوریم. منفعت مد نظر من، از سادهترین امکانات زیست آبرومندانهتر تا احترام شغلی و حضور بدون تشریفات در دادگاه را شامل میشود. همچنین، صنف میبایست از خود در برابر آسیبهای خارجی و داخلی مراقبت کند. از همینرو، ما نه تنها در برابر رفتارهای ناخوشایند بیرونیها واکنش نشان میدهیم، بلکه با کدهای اخلاق حرفهای از هویّت شغلی خویش نیز دفاع میکنیم. با این حال، تمام این کارها برای این است تا وکیل بتواند مستقل و آزادانه به وکالت بپردازد.»
ریاست کانون در ادامه صحبتهای خود و در رابطه با موضوع استقلال اذعان داشت:
«و اما استقلال؛
استقلال وکلاء، به معنای حرفهای آن، امری است پذیرفته در همۀ دستگاههای حقوقی متمدن دنیا و این استقلال قرار است تا ما وکلاء را برای ارائۀ خدماتمان و یا به بیان بهتر، نمایندگی کردنمان از دیگران آزاد بگذارد. این آزادی، که البته به همان اخلاق صنفی مزیّن و مقید است، میخواهد خود را در برابر قدرت خارجی مصون نگه دارد. این آزادی و استقلال از جنس حرفهای است. چرا حرفهای؟ زیرا که دانش حقوق، دانشی است با زبان تخصصی. ابزار خودش را دارد و قواعد بازی آن پیشاپیش از سوی قوانین دادرسی و ماهوی، تعیّن یافته و عرصۀ ظهورش هم از قبل در نهادی به نام عامِ دادگاه تعیین شده است. بنابراین حرفۀ ما، جنسش با کنشگری سیاسی یا اجتماعی بودن فرق دارد؛ ما حزب نیستیم و نمیخواهیم که باشیم؛ اما این به آن معنا نیست که امر سیاسی هیچ دخالت یا مناسبتی با استقلال حرفهای ندارد.
آزادی و استقلال با حرف اضافۀ «از» معنا مییابد. بدین تعبیر که استقلال حرفۀ وکالت میبایست «از» نفوذ و دخالت خارجی آزاد و مستقل باشد. به بیان بهتر، استقلال ما آنجا بنیان نهاده میشود که سیاست بپذیرد باید عرصۀ حقوق و قوانین را به متخصصین آن بسپارد.»
ایشان در ادامه صحبتهای خود در رابطه با موضوع استقلال افزود: «استقلال وکلاء از این نگاه سیاسی میشود؛ یعنی از جایی که سیاست میپذیرد که ما از سیاستبازی آزاد و در کاربست دانش خودمان، یعنی همان ابزار و زبان تخصصی حقوق مستقل باشیم. اتفاقاً و بیگمان این استقلال آنجا کامل میشود که امر سیاسی، بهجای آنکه ما را تابع خود بخواهد، خود و فرایندش را تحت نظر قانون قرار دهد. متأسفانه، ما همیشه در این خصوص مناقشاتی داشتهایم. از یکسو ممکن است بخواهند که وکیل، در حرفهاش مانند کنشگر رفتار کند و از طرف دیگر از او، تمکین به امر سیاسی را طلب کنند. هر دوی اینها مردود است.»
ایشان در خاتمه، صحبتهای خود را با ذکر تمثیلی اینطور خاتمه داد: «عرایضم را با تمثیلی از حرفۀ وکالت به پایان میبرم. در باور من، وکالت به معنای حرفهای آن، همیشه با تمثیل بندبازی گره خورده است. فردی میکوشد تا با نهایت احتیاط بر روی یک بندِ معلق در آسمان و زمین گام بردارد؛ ممکن است عدهای در پایین از سر نیکی و عدهای دیگر از سر بدخواهی هلهله و سروصدا کنند. در هر صورت فرقی ندارد، حواس بندباز پرت میشود. وکالت حرفهای دقیقاً شبیه راه رفتن بر روی ریسمان معلق در زمین و آسمان است و آن بند هم بیشک نصّ صریح قانون.»
به قول حافظ:
گر مِی فروش حاجتِ رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند
ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاوَرَد که جهان پُر بلا کند