یادداشتی بهمناسبت برگزاری ویژه برنامه کمیسیون فرهنگ و هنر کانون در پاسداشت زبان فارسی
گذر از دنیای میتوس یا اسطوره به دنیای لوگوس، بیش از هر چیز معلول گسترش دایره شناخت آدمیان و قدرت اندیشه ورزی آنان بود. لوگوس یونانی پیوندی تنگاتنگ با زبان، منطق، تفکر و استدلال دارد که از آغاز فلسفه نزد فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو، برجستگی ویژه ای داشته است.
در پیوند بین لوگوس با زبان و گفتگو، برای دستیابی به حقیقت، به پیوند بین لوگوس با دیالوگ هم میتوان اشاره کرد که برابر آن،حقیقت در سایه لوگوس های متقابل و در بستری از گفتگوی بین فردی رخ می نماید و نمی توان با تک گویی، به حقیقت دست یافت و از این رو پیوند بین آزادی وحقیقت را نمی توان از نظر دور داشت و به پیامد آن، به این حقیقت، نمیتوان بی توجه بود که در جامعه آزاد است که حقیقت دست یافتنیتر و رفتارهای صادقانه و بدور از تزویر مشاهده پذیرتر است !
آزادی برای دستیابی به حقیقت، در گرو تحمل دیگری، در پیش گرفتن مدارا و زندگی بر مدار آن چیزی است که سیره عقلا خوانده میشود.
زبان فارسی و ادبیات برآمده از این زبان که در آثار بزرگان ادب فارسی قابل مشاهده است که آثار هر یک سرمایه معنوی جهانی است، بیش از هر چیز در بردارنده این مهم است :«ضرورت تدبیر ،مصلحت اندیشی مبتنی بر عقلانیت، مروت،پرهیز از دشمنی و ضرورت مدارا حتی با دشمنان»
واقعیاتی که جز در سایه وجود آنان، نمی توان «زندگی»کرد؛ به سخن دیگر، اگر واقعیتی به نام «زندگی» اهمیت داشته باشد جز در بستری که در ادب فارسی آن را مشاهده میکنیم ،راه حلی پیش رو نخواهیم دید.
ادب فارسی به همان نسبت که با تمسک به سیره عقلا، توصیه به زندگی، شادی، تدبیر، امید و همبستگی دارد، فرم و شکل سخن را نیز از آن چنان اهمیتی برخوردار میداند که شایسته روحیه هنرمندانه و زیباشناسانه ما ایرانیان است که در مورد خود اعتقاد داریم که «هنر نزد ایرانیان است و بس».
اما شاید جالبتر از فرم و معنا در ادب فارسی، پیوندی است که بین محتوای سخن با خودسامانی رفتاری و خودسازی اخلاقی می توان برقرار کرد؛ این پیوند در این شاه بیت حافظ به خوبی جلوه گر است :
«این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند»
برگزاری مناسکی از این دست در جامعه وکالت و برای وکلای دادگستری که داعیه داران حاکمیت قانون، رعایت حقوق بشر و ضرورت همزیستی مسالمت آمیز هستند، یادآور آن است که اولا توجه نمایند که سرمایه معنوی و هویتی جامعه ما در ازنای تاریخ به رغم تنوعات و تفاوتها، اشتراکاتی بوده است که به میانجی زبان و ادبیات فارسی منتقل شده و بقای سرزمین ما «ایران» را به رغم همه تلاطمها و تهاجمها ممکن نموده است و ثانیا دریابند که در ادب فارسی، عالیترین محتواها در زیباترین فرم ها گنجانیده شده است و ما به عنوان وکلای دادگستری برای اقناع دیگران ومجاب کردن مخاطب، چاره جز توجه به این واقعیت نداریم. ثالثا ،خوب گفتن، زیبا نوشتن و مورد توجه قرار گرفتن بیش از هر چیز در گرو در پیش گرفتن زندگی مبتنی بر تلاش، صبر و اخلاق مدارایست.
* دکتر محمدرضا نظری نژاد / رییس کانون وکلای دادگستری گیلان

