به بهانه سریال «بازپرس»


یاسر صمدی قاضی دادگستری در یادداشتی نوشت : این روزها شاهد پخش یک سریال تلوزیونی به نام« بازپرس » از شبکه اول سیما هستیم. سریال در غالب ژانر کارآگاهی- امنیتی تعریف شده است که به نظر سنخیت کاملی با نام سریال ندارد. این  سریال به کارگردانی احمد معظمی، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی حسین تراب‌نژاد می‌باشد. بازیگر نقش اصلی این سریال را آقای محسن قصابیان ( در نقش بازپرس صدرا حسینی) به عهده دارد که در معیت ایشان بازیگران معروفی چون مهدی فخیم زاده ، فرهاد قائمیان ، فریبا کوثری، محمد رضا شریفی نیا، سید جواد هاشمی و… در این سریال نقش آفرینی می کنند.

نگارنده که خود را از جامعه قضایی کشور می‌داند، ماهها قبل در یادداشتی راجع به سریال «آقای قاضی» با وجود ابراز انتقادات راجع به آن سریال ، نهایتاً آنرا فتح الباب نامید که میتواند مشکلات و سختی‌ها و ویژگی های جامعه قضایی کشور را در حد وسع خود به تصویر بکشد.

به نظر نگارنده با وجود پاره ای انتقادات فنی بر سریال «بازپرس» که از سوی اهل فن بیان شده است، این سریال حرکتی رو به جلو قلمداد میگردد. چرا که مخاطب را (هرچند ناقص) وارد لایه هایی از زندگی شخصی یک قاضی می نماید که در سریالهای قبلی، مکتوم مانده بود، زندگی که در آن خبری از حقوق نجومی، ویلای لواسان و شمال و قبرس و ترکیه و اروپا ، چک سفید امضاء بابت حقوق ماهانه، ماشین چند میلیاردی ، سفر تفریحی به اروپا و کانادا و جزایر قناری و آبشار نیاگارا ، خادم و مستخدم شخصی ، سهام کارخانه و…نیست، او مانند بسیاری از مردم مستاجر است، فرزندش مریض می شود ، ماشین معمولی دارد و درگیر مسائلی است که خیلی از افراد عادی جامعه درگیر آن هستند.

به نظر نگارنده ، نویسنده فیلمنامه در این بخش نیز می توانست مو شکافانه تر وارد زندگی شخصی یک قاضی شود و زوایایی را از وضعیت معیشت یک قاضی نشان دهد که به مخیله بسیاری از عوام خطور هم نمی کند. مثلاً اینکه یک قاضی باید برای تامین ودیعه مسکن خود به اصطلاح، به چه کسان و ناکسانی! « رو بیاندازد» . پول خرید خودرو مناسب را نداشته باشد، در تامین اقلام دارویی خود یا خانواده خود عاجز است، بابت رسیدگی و صدور رای در هر پرونده میلیاردی ، چیزی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دریافت کند که اگر آن پول را به قصاب محله بدهد کمتر از نیم کیلو گوشت به او خواهد داد. در حالی که یک وکیل برای همان پرونده میلیاردی، چند ده یا چند صد میلیون و گاه بیشتر به عنوان «حق الوکاله» دریافت می‌کند، بدون آنکه زحمت و رنج و محدودیت قاضی رسیدگی کننده را متحمل گردد.

نکته جالب تر در این سریال، نگاه واقع بینانه به آقای «رئیس اداره» جناب بازپرس است که آقای سیدجواد هاشمی زحمت ایفای این نقش را به درستی برعهده گرفته است. آقای «رئیس» با وجود داشتن ابلاغ قضایی و با وجود کمبود قاضی و با وجود حجم بسیاری بالای کار در دادگستری و دادسرا و با وجود معضل اطاله دادرسی، به سیاه و سفید پرونده ها دست نمی‌زند! و یا کمتر دست می زند!! او فقط «دستور» می دهد!! کارشناسی شده یا نشده، فرقی ندارد!! وظیفه ایی ندارد جز شرکت در جلسات « بی خودی»! گاه پا را از مشاوره قضایی به زیردست فراتر نهاده و به سمت «تحکم» پیش می رود، بیننده سریال ویژگی های شخصیتی «حاج کاظم» «آژانس شیشه ایی» را در او نمی بیند، شاید تیپ شخصیتی او به «حاج آقا گرینوف» «اخراجی ها» نزدیک تر باشد. اگر بر اثر تلاش و مجاهدت رزمندگان خطوط مقدم جبهه عدالت موفقیتی حاصل شد، او « مدیر موفق و کاردان» خواهد بود و امتیازات را یک به یک درو خواهد کرد و لنز دوربین فقط او را خواهد دید! و اوست که پله های ترقی را به صورت تصاعد  حسابی نه ، بلکه تصاعد هندسی طی خواهد کرد و شاید روزی برای خود «اکبر» شد که احتمالاً دوستانی خواهد داشت که «لواسان» را که نه! بلکه «ایران» را به نامش خواهند زد.

به هر حال…به نظر نگارنده ، این سریال با وجود انتقادات وارد بر آن ، یک سر و گردن بالاتر ، از سریالهای ساخته شده  در صداو سیما و در سالهای اخیر  و در ارتباط با امر قضاء،  می‌باشد. ادامه روند ساخت چنین سریالهایی در آینده سیما (بعد از رفع نقائص فنی و رویکردی آن) یک ضرورت انکار ناپذیر است تا ضمن نمایش گوشه هایی از مصائب و مشکلات جبهه عدالت گستر در حکومت اسلامی (با حفظ نگاه نقادانه کارشناسی شده ) نهایتاً به ارتقاء دانش حقوقی و قضایی جامعه کمک شایان نماید.

خدمات الکترونیک